موکب امام حسین

متن مرتبط با «تربت» در سایت موکب امام حسین نوشته شده است

تربت امام حسین علیه السلام به راستی اکسیر اعظم است.

  • شفای سرطانی با عنایت امام حسین علیه السلام1) در حدود 25 سال پیش مادر دامادم مبتلا به سرطان خون شد.قبلاً خواهرش مبتلا شده و در طول 7 سال درگذشته بود.ایشان با مشاهده ی آن آثار، احتمال داده بود که سرطان باشد و لذا از پزشک پرسیده بود که آیا این بیماری من «لوپوس» نمی باشد؟او خیال کرده بود که بیمارش خود پزشک است و بیماری اش را می داند، گفته بود: آری.لوپوس نوعی سرطان خون است که سرانجام منتهی به مرگ می شود و در آن لحظات آخر، همه ی مویرگ های بدن پاره می شود، خون زیادی از طریق حلق دفع می شود و در کمتر از پنج دقیقه بیمار جان می سپارد.پس از آگاهی بیمار از نوع بیماری خود، در کمتر از یک سال به آخر خط رسید، همه ی موهای سرش ریخت، دیگر حاضر نبود کسی به عیادتش برود.ص: 41در تهران بستری شد و هر روز به پایان خط نزدیک تر می شد.روز آخر شعبان بود، فرزندش عازم تبلیغ بود، آژانسی فرا خوانده، بار سفر بست و عازم تهران شد که از مادرش عیادت کرده، سپس برای تبلیغ به کرج برود.در لحظه ی حرکت یادم آمد که در منزل، تربت حضرت سیدالشهداء داریم، مقداری از آنرا در کاغذ پیچیده به ایشان تقدیم کردم و گفتم:مادر حتماً باوضو باشد، شما نیز باوضو باشید، تخت مادر را به طرف قبله قرار دهید، به حضرت سیدالشهداء علیه السلام توسّل کنید، در آن لحظاتی که حاضران دراطاق بیمارستان حال گریه و تضرّع دارند، این کاغذ را باز کنید، به تلاوت سوره مبارکه ی قدر مشغول شوید، تربت را در لیوان با آب ممزوج کرده، به ایشان بدهید و در تمام این مدّت تلاوت سوره قدر را ادامه دهید.ایشان وقتی به اطاق بیمارستان می رسد که مادر به آخر خط رسیده، طشتی در برابرش بوده و خون از حلقومش به طشت سرازیر بوده است.ایشان با توجّه به تجربه اش در مورد خاله اش متوجّه شده که کم, ...ادامه مطلب

  • شفایافتگان با تربت حضرت سیّدالشهداء علیه السلام

  • شفایافتگان با تربت حضرت سیّدالشهداء علیه السلام1) روز شنبه 11/8/92 برابر با 27 ذیحجّة الحرام 1434 ق. آیة اللّه حاج سیدصادق روحانی فرمودند: پس از انتشار برخی از مجلدات «فقه الصادق» مرحوم آیة اللّه میرزا مهدی شیرازی قدس سره نامه ای نوشتند و مرقوم فرمودند: من از تقدیر از این اثر ارزشمند ناتوانم، لذا مقداری از تربت امام حسین علیه السلام که خودم از قبر مطهّر آن حضرت برداشته ام، برای شما ارسال نمودم.یک وقت محمود (سید محمود خسروشاهی، نوه ی ایشان) مریض شد، دکترها جواب کردند.آقای خسروشاهی گفت: من دیگر نمی توانم تحمل کنم. ایشان رفت. من یادم آمد که مقداری از این تربت هست، آن را در آب حل کردیم و با زحمت دهانص: 213محمود را باز کردیم و در دهانش ریختیم، همان لحظه بلند شد و نشست. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها