موکب امام حسین

متن مرتبط با «آثار و برکات سوره واقعه» در سایت موکب امام حسین نوشته شده است

درود بر فرزند ایلیا...

  • السلام علی الحسین .., ...ادامه مطلب

  • shafa.شفا.بهبودی

  • .. ....شفایافتگان با تربت حضرت سیّدالشهداء علیه السلام1) روز شنبه 11/8/92صادق گفتند: پس از انتشار برخی نوشتجات گفته اند: من از تقدیر شما ناتوانم، لذا مقداری از تربت امام حسین علیه السلام که خودم از قبر مطهّر آن حضرت برداشته ام، برای شما ارسال نمودم.یک وقت محمود (سید محمود خسروشاهی، نوه ی ایشان) مریض شد، دکترها جواب کردند.آقای خسروشاهی گفت: من دیگر نمی توانم تحمل کنم. ایشان رفت. من یادم آمد که مقداری از این تربت هست، آن را در آب حل کردیم و با زحمت دهانص: 213محمود را باز کردیم و در دهانش ریختیم، همان لحظه بلند شد و نشست. ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • درود بر حسین..

  • درود بر فرزند ایلیا ......... ...... ey hosein.ای حسین . . . . . . . . . . , ...ادامه مطلب

  • درود.درود درود

  • بر تو درود و دوصد بدرود بر تو خوبی و دو صد خوبی بر تو نیکی دو صد نیکی بر تو مهری دوصد مهری بر تو یاری دوصد یاری, ...ادامه مطلب

  • درود

  • درود بر هستی بخش سلام بر مدد رسان.. ......., ...ادامه مطلب

  • درود بر مردم مهربان

  • سلام بر کسی که گرگ هموطن و فامیلش نیست حق خوری نمی کند .السلام علیک یا ابلفضل العباس, ...ادامه مطلب

  • درود بر امام هستی بخش

  • درود بر افریدگار درود بر روزی رسان ..., ...ادامه مطلب

  • بر پیروان راستین خدا درود

  • درود بر امان حسین علیه السلام .. السلام علیک یا اباعبدالله. السلام علیک یا ابلفضل ., ...ادامه مطلب

  • سروده ای برای حسین..::

  • او که مثل من هزاران دربه در دارد رفیقاین محال است از یکیمان چشم بردارد رفیقان زمانی که درون روضه می اییم ماشخص او بر تک تک ماها نظر دارد رفیق..::هرکس که حسینی است حقیرش مشماردررتبه کبیر است صغیرش مشمارعنوان گدایی درش مولایی استمولاست گدای او فقیرش مشمار....:: بخوانید, ...ادامه مطلب

  • هدایت یک جوان با نام نامی امام حسین علیه السلام

  • هدایت یک جوان با نام نامی امام حسین علیه السلامشب یک شنبه 10/5/89 برابر 20 شعبان 1431 ق که پایان جلسات دهه ی مهدویه و شب تجلیل از صاحب مکیال بود، یکی از خطبای ارجمند در قائمیّه ی اصفهان بر فراز منبر گفت:دو ماه پیش با جوانی به نام رضا آشنا شدم که سرنوشت خود را برای من تعریف کرد. گفت: من جوانی شرّ بودم، پدر و مادرم را تا حدّ کشت کتک می زدم، جز نمازو روزه هر کاری انجام می دادم.شب عاشورا پدر و مادرم به حسینیه رفتند، من به دنبال کثافت کاری خود بودم، در مسیر خود دختری را سوار کردم که می خواست به حسینیه برود، او را به زورص: 211- 1. نگارنده، کرامات المعصومیه، ص 9- 16.به محلّی بردم و خواستم به او تعدّی کنم، هر چه گریه و تضرّع کرد و گفت: شب عاشوراست، اعتنا نکردم.گفت: من علویّه هستم، به پاس حرمت مادرم حضرت زهرا مرا رها کن، اعتنا نکردم.گفت: بیا امشب با امام حسین معامله کن، امام حسین دست عطوفتش را بر سر تو بکشد.نام امام حسین در تمام اعماق دلم تأثیر گذاشت، او را سوار کردم و دم در حسینیه پیاده اش کردم.به منزل آمدم، تلویزیون را روشن کردم، داستان عاشورا را تعریف می کرد و در نصف صفحه ی تلویزیون تعزیه را نشان می داد که بر سر کودکان تازیانه می زدند.بی اختیار اشکم جاری شد، مدتی نشستم و گریه کردم.مادرم آمد، تا وارد خانه شد، پرسید: رضا چه شده؟ گفتم: هیچ، گفت: نه، از همه جای اتاق، بوی امام حسین می آید.فردا بی اختیار به حسینیه رفتم.همه ی بچه های محل مرا می شناختند و می دانستند که من اهل هیأت نیستم، من یک پارچه شرّ هستم.رئیس هیأت گفت: آقا رضا! تو هم حسینی شدی؟ گذرنامه ات را بده تو را ببرم کربلا.گفتم: پول ندارم، گفت: با هزینه ی خودم می برم.به فاصله ی چند روز رفتیم کربلا، همه رفتند حرم، من خجالت می کشید, ...ادامه مطلب

  • درود بر ولد علی

  • درود بر حسین بن علی نوه پیامبر, ...ادامه مطلب

  • خدایا درود فرست برجانشین پیامبر

  • السلام علیک یا حسین بن علی بن ابیطالب عم النبی الخاتم اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم.. ..... .., ...ادامه مطلب

  • زائر کربلا و کودک شیر خوار

  • زائر کربلا و کودک شیر خوارفاضل جلیل القدر آخوند ملا علی محمد طالقانی گفت: یکی از بزرگان سادات که مجاور حرم حسین علیه السلام بود می گوید:به عزم کربلا همراه عیال خود حرکت نمودیم. ولی مامورین به علت اینکه بیماری وبا در بعضی از بلاد ایران وجود داشت ما را در قرنطینه گذاشتند. اتفاقاً زوجه ام حامله بود و در همان جا وضع حمل نمود و متأسفانه بعد از مدتی فوت نمود و من ماندم و آن بچه شیرخوار.بعد از مراسم کفن و دفن دنبال زنی که بچه را شیر بدهد گشتم ولی نیافتم؛ چرا که در راه بودیم و غالب آنها سنی و متعصب و دشمن طایفه شیعیه بودند. از این جهت حاضر به شیر دادن به بچه نبودند.بچه هم چون تازه به دنیا آمده بود، به غیر از پستان چیزی دیگر از قبول نمی کرد و هر قدر او را می گردانیم بیشتر گریه می کرد.بالاخره به خود گفتم: بچه میان پستان پر و خالی فرقی نمی گذارد ؛ لذا پستان خود را در دهان او می گذارم شاید ساکت شود.سپس چنین کردم و بچه نیز گرفت و مکید و ساکت شد؛ ولی وقتی توجه نمودم دیدم هنگام مکیدن، چیزی از حلقوم طفل پایین می رود. تعجب کردم، سر او را از پستان خود برداشته و در نوک پستان خود قطره شیری مشاهده کردم.آری فهمیدم از قدرت کامله رازق و برکات حسین مظلوم پستان من نیز مانند زنان پر از شیر است. پس طفل را شیر کامل دادم و خوابانیدم و از هم و غصه نجات پیدا نمودم. این مسأله به همین منوال ادامه یافت تا وارد کاظمین و سامره شده و از آنجا به کربلا رفتیم. رد کربلا وقتی پستان در دهان طفل گذاشتم، او ساکت نشد. تعجب کردم، سر او را برداشته و پستان خود را مشاهد نمودم، اثری از شیر در آن نبود و مانند پستان مردان خشک و بی رطوبت بود.فهمیدم تا وقتی که در مسافرت بودیم به این شهر احتیاج بود و بعد از این چون قصد سکنی دارم و , ...ادامه مطلب

  • نيستم لايق كنم مدح و ثنايت يا ابوالفضل

  • در زمان (مرحوم علامه بحرالعلوم رضوان الله تعالي عليه ،) قبر مقدس حضرت ابوالفضل العباس (ع )) خراب شد. به (علامه بحرالعلوم ) خبر دادند كه قبر مقدس (حضرت عباس (ع )) دارد خراب مي شود، (علامه بحرالعلوم ) دستور داد تا قبر شريف ترميم و تعمير شود.بنا بر اين شد كه روز معين به اتفاق استاد بناء به سرداب مقدس بروند و قبر را تجديد عمارت كنند.در روز مقرر علامه همراه استاد بنا وارد سرداب و زير زمين شدند.معمار نگاهي بقبر و نگاهي به علامه كرد و گفت : آقا اجازه مي فرماييد سو الي بكنم ؟فرمود: بپرس ؟استاد بناء گفت : (ما تا حالا خوانده و شنيده بوديم (مولاناالعباس (ع )) اندامي موزون و رشيد و قد بلند و چهارشانه داشته ، بطوري كه وقتي سوار بر اسب مي شده زانوهايش برابر گوشهاي اسب قرار مي گرفته .پس بنابر اين بايد قبر مقدس هم بزرگ و طولاني باشد، ولي من مي بينم صورت قبر كوچك است ؟!)آيا شنيده هاي من دروغ است ، يا كوچكي قبر علت خاصي دارد؟!(علامه بحرالعلوم ) بجاي جواب سر بديوار گذاشت و سخت گريه كرد.گريه طولاني علامه ، معمار را نگران و ناراحت و مضطرب نمود و عرضه داشت : آقاي من چرا گريان و اندوهناك شديد و سرشك غم از ديدگان فرو ميريزيد؟!مگر من چه گفتم ، آيا از سو الي كه من كردم تاثري بر شما روي آورده ؟علامه فرمود: استاد بناء پرسش تو دل مرا بدرد آورد. چون شنيده هاي تو درست و صحيح است ،اما من بياد مصايب و دردهاي وارده بر عمويم عباس (ع ) افتادم .(آري عباس بن علي (ع ) اندامي رشيد و قد و قامتي بلند داشت ، و ليكن بقدري ضربت شمشير و تبرهاي دلسوز و گرزها و نيزه ها بر بدن ، نازنين او وارد كردند كه بدنش را قطعه قطعه نمودند و آن اندام رشيد بقطعات خونين تبديل شد.آيا انتظار داري بدن پاره پاره (حضرت عباس (ع )) كه بوسيله (حض, ...ادامه مطلب

  • بخدا نام ابوالفضل بر آن درد دواست

  • (يكي از بانوان خانواده مبتلا به بيماري كبدي شد) و نظر پزشكان اين بود كه بايد جراحي شود.زيارت كربلا نصيبم شد، در حرم مطهر (حضرت عباس (ع )) متوسل به حضرتش شدم و عرض كردم : (يا حضرت عباس شما جوانمرد هستيد، هر كس به شما متوسل شود خداي متعال حاجتش را روا مي كند و من هم شفاي بيمارم را از شما مي خواهم .)وقتي كه به تهران مراجعت كردم ديدم آن بانو را مرخص كرده اند، در روز عمل ، جراحش اظهار داشته بود: (نمي دانم چطور شده كه كيسه صفراي اين بيمار خالي شده است ؟بحمدلله از توسل به حضرت عباس (ع ) نتيجه كامل گرفتم و آن بانو هنوز حالش خوب است .(2)بهترين مرتبه حضرت عباس علي (ع )اينكه سالار و علمدار شه كرببلاستدردهايي كه نباشد بجهان درمانشبخدا نام ابوالفضل بر آن درد دواستيا ابوالفضل تويي آنكه بفرداي جزافخر زهرا بتو و دست تو در نزد خداستهر كه امروز بود چاكرش از جان (صابر)ياورش لطف ابوالفضل بفرداي جزاست (3) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها